روز پنجم : سرویس تحویل کیکی
دختری جادوگر که تو روستا زندگی می کنه .و طبق رسم قدیمیشون باید از سیزده سالگی یک شهر انتخاب کنند و اونجا تنها زندگی کنن . اما شهر بزرگیکه کیکی انتخابش می کنه عقیده زیادی به جادوگر ها ندارن ...و اونجا با نونوایی آشنا می شه که "سرویس تحویل کیکی"
خوب ..من اول فکر می کردم یه چیزی مثل هری پاتره !چون اونا با جاروشون پروازمی کنن اما فکرم اشتباه بود !
اول : خود کیکی : چقد شخصیتش باحال بود .و منو یاد خودم انداخت یه جورایی . این که یه هو پرت شد تو دنیایی که اصلا شبیه دنیای خودش نبود و اوضاع اونجوری که اون می خواد پیش نمی ره اما بعد متوجه میشه که تواوجی از ناامیدی میشه دوستی رو پیدا کرد .
دوم : گربه ی کیکی به اسم جیجی که چقدرررر دوسش داشتم و اگه مشکل صندوق بیان نبود اینجا رو با عکس هاش پر می کردم :))
انیمه خیلی خوبی بود و بهم احساس خوبی داد ^-^
+ با اینکه هیچ شناختی از استاد شجریان نداشتم اما مرگشون با تاخیر تسلیت می گم ...